جدول جو
جدول جو

معنی کبر کردن - جستجوی لغت در جدول جو

کبر کردن
(رَ نَ / نِ وَ دَ)
تکبر کردن. کبر آوردن. کبر فروختن. باد کردن:
دعوی مکن که برترم از دیگران به علم
چون کبر کردی از همه دو نان فروتری.
سعدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خبر کردن
تصویر خبر کردن
آگاه کردن، دعوت کردن، خبر دادن، اطلاع دادن، برای مثال چو گل بر مرز کوهستان گذر کرد / نسیمش مرزبانان را خبر کرد (نظامی۲ - ۱۵۵)، قناعت توانگر کند مرد را / خبر کن حریص جهانگرد را (سعدی۱ - ۱۴۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
به کاری پرداختن، به کاری مشغول بودن، به کار بستن، به جا آوردن، جنگ کردن، کارزار کردن، عمل کردن
فرهنگ فارسی عمید
(عَ نِ / نُ / نَ)
غرور و خودبینی کردن. گردنکشی و گستاخی کردن. خود را بر دیگران برتر نشان دادن. مردم رادر مقابل خود ناچیز و بیمقدار پنداشتن:
کسی کو تکبر کند باکسان
به خواری شود کمتر از ناکسان.
(بوستان).
تو نیز ار تکبر کنی همچنان
نمایی که پیشت تکبرکنان.
(بوستان).
تکبر کند مرد حشمت پرست
نداند که حشمت به حلم اندر است.
(بوستان).
تکبر مکن بر ره راستی
که دستت گرفتند و برخاستی.
(بوستان).
چند خرامی و تکبر کنی
دولت پارینه تصور کنی.
(گلستان).
تا تطاول نپسندی و تکبر نکنی
که خدا را چو تو در ملک بسی جانورند.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خبر کردن
تصویر خبر کردن
آگاهانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبر کردن
تصویر صبر کردن
تاسی و پایداری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسر کردن
تصویر کسر کردن
کاهیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کور کردن
تصویر کور کردن
نابینا ساختن اعماء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
((کَ دَ))
عمل کردن، به جا آوردن، به کاری پرداختن، تأثیر کردن، کارگر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کسر کردن
تصویر کسر کردن
کاستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کور کردن
تصویر کور کردن
Blind
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
Work, Labor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کسر کردن
تصویر کسر کردن
Deduct
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صبر کردن
تصویر صبر کردن
Bide
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صبر کردن
تصویر صبر کردن
чекати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صبر کردن
تصویر صبر کردن
esperar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کسر کردن
تصویر کسر کردن
віднімати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
працювати , працювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کور کردن
تصویر کور کردن
осліплювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صبر کردن
تصویر صبر کردن
czekać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
трудиться , работать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کور کردن
تصویر کور کردن
ослеплять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کسر کردن
تصویر کسر کردن
вычитать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از صبر کردن
تصویر صبر کردن
ждать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کسر کردن
تصویر کسر کردن
odliczać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
pracować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کور کردن
تصویر کور کردن
oślepiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کور کردن
تصویر کور کردن
blenden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کسر کردن
تصویر کسر کردن
abziehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
arbeiten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صبر کردن
تصویر صبر کردن
warten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کور کردن
تصویر کور کردن
cegar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کار کردن
تصویر کار کردن
trabalhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کسر کردن
تصویر کسر کردن
deduzir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از صبر کردن
تصویر صبر کردن
aspettare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی